سیاهه 54
 
رسول مرادی

تمام زندگی به سرعت رو به پایانه باورت میشه؟!

کسی هست که بتونه بگه من حتی یک بار هم نگفتم ( اوووو چه زود گذشت ) یا ( عمر مثل برق و باد داره میره )

چیکار کردی تا به اینجای کار؟ شادی؟ غمگینی؟ یا هیچ حالتی نیستی؟

یه چیزی رو هرگز فراموش نکن، همه چیز در درون توعه بیرون از تو هیچ حالتی وجود نداره، وقتی غمگینی یک لحظه خودت رو کنترول کن و به این فکر کن که آیا این حالت در غیر از درون خود تو هیچ واقعیتی داره؟ اصلا عینیتی داره؟ یا وقتی شادی و با صدای بلند در حال خنده و شادی و شاید حرکات عجیب و غریب حتی، یک لحظه فکر کن و خودت رو از نگاه شخص روبه رویی که حتی شاید وجود نداره ببین

احتمالا ممکنه بگی این چرا همچین میکنه!...

سرعت زندگی هیچ تغییری نمیکنه، همونی هست که همیشه بوده، شادی باعث سرعت زیادش و غم باعث سرکت پایینش میشه، هیچ فرقی نمیکنه اگه میلیاردر باشی اگه صبح فردا ایست قلبی کنی و بمیری.

البته خیلی اذیت کنندس اگه 80 سال یا بیشتر عمر کنی و کل عمر فقیر باشی، احتمالا، احتمالا که نه بدون شک باید سختی های زیادی رو تحمل کنی.

زندگی چیز عجیبیه! هنوز بهش عادت نکردم! گاهی فکر میکنم شاید من متعلق به زمان و مکان دیگری بودم شاید هم برای نبودن قبل بودنم بودم.. متوجه شدی؟ بگذریم.

دقایق اول طلوع خورشید در صبح و دقایق آخر غروب خورشید خیلی دوست داشتنی هستند. میشه لذت برد.

کلمه ای که خیلی دوستش دارم ( لذت ) واقعا دلنشینه، بَه چه واژه ای لذت.



نظرات شما عزیزان:

کویر
ساعت11:41---7 آبان 1397
واقعا نمیشه به زندگی در هر حالتی عادت کرد...

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







           

درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها